سرزمین عاشقی
به تازگی اخبار عشق را شنیده ای؟ زیاد وضعیت خوبی نیست علاقه بر اساس منفعت بیشتر ,شرافت بر اساس مکنت بیشتر و قابلیت بر اساس خدمت بیشتر شده
راستی بگذار خبرت بدهم در شمال سرزمین عاشقی آدمها اصلا حق عاشق شدن ندارند و مثل یک خاله بازی ساده مراسم ازدواج دو نفر را با انتخاب ریش سفیدانشان انجام می دهند در جنوب سرزمین عاشقی خیلی بهتر است آدمها دیگر بازیچه ی دست دیگران نیستند و بر طبق احساسشان تصمیم می گیرند و مال و مکنت معنایی برایشان ندارد و اطرافیان فقط تدارک اعلام عشق را فراهم می کنند حالا هر تصمیمی این احساس برایشان گرفت خوشبختی و بد بختی پای خودشان است
در شرق سرزمین عاشقی بین دو نیمه هم احساس هم تصمیم ریش سفیدان شاید این هم کمی بهتر باشد ولی بدیشان این است که آدمها ی مورد نظر تا بعد از مراسم حق ندارند با هم صحبت کنند و شاید ایما و اشاره مشکل این قسمت را حل کند
و اما غرب در غرب این سرزمین هم احساس هم تصمیم ریش سفیدان هم صحبت کردن طرفین وجود دارد اما بدیشان این است که رسم و رسوم بیداد می کند و با کمرنگی یکی از رسوم کار به جدایی می کشد من نمیدانم آیا آدم های عاشق این منطقه با انجام رسوم خوشبختتر خواهند شد؟ یا نه مسئله چشم و هم چشمیست
سری هم به مرکز زدم بیچاره آدمها ی این قسمت از هر گوشه ای یک خصوصیت را به ارث برده اند خودشان هم نمیدانند کدام درست است به ساز هر کسی که تابع یک خصوصیت است می رقصند اصلا وقت نمی کنند فکر کنند کدام بهتر است شاید برای خوشبختی آدمهایشان فقط توکلشان به خداست ولی در مرکز این سرزمین بودن هم زیاد بد نیست
اخبار عشق ما نمیدانم مربوط به کدام قسمت است که سراسر توکل و عشق است و این همان چیزیست که عشق را در وجودمان ماندگار کرده
پس قسم به عشق ماندگارمان به صداقت وجودمان به شرافت حضورمان به مکنت غرورمان به منفعت علاقه ی پاکمان به لحظه لحظه خدمت صمیمانه مان به عشق بی مانندمان پایبند خواهم بود حتی اگر سرزمین عاشقی مانع ماندنت باشد
و تو به هر آنچه که معتقدی اگر لحظه ای در ماندنت تردید داری تا به یقین نرسیده ای به سرزمین عشقم حتی سر هم نزن چرا که نمی خواهم حتی لحظه ای پایه ی ماندنم سست شود به امید خدایی که قدرت ایستادنم داد
برچسبها: سرزمین عاشقی