تصمیم با خودت
همیشه از خودم می پرسم
چرا مواردی را که من به آن معتقدم اکثریت مخالفند ؟
و گاهی اتفاقی جوابی پیدا می کنم مثلا صداقت این همون چیزیه که امروزه فراموش شده خیلی ها مانع رسیدن به هدفشون می دونند یا سادگی اینم مانع فریب به قول من زرین نگاه طلبانه یادتون که هست همونایی که نگاهشون را با فریب و رنگ های دیگران تزیین می کنند یا تواضع که امروزه خورد شدن غرور معنیش می کنند به نظر من هم تواضع در برابر ظالم اصلا درست نیست ولی گاهی باید در برابر اونایی که می دونیم ظلمشون از سر اجبار نه خواستن تواضع داشته باشیم یا در برابر کسانی که از بعضی موارد پایین ترند باید تواضع داشته باشیم توی روایات خیلی شنیدیم که بزرگان در برابر کودکان کودک می شدند و در برابر تنگ دستان هم خود را تنگ دست نشان می دادند حالا دوره ی ما طوری شده که هر کی ثروت داره اولین کاری را که می کنه اینه که لوازم و پوششی که در دید دیگرانه را پر زرق و برق تر انتخاب کنه که بر آوردن حسرت دیگران خود یک نوع گناه کبیرست بعضی ها هم که سلیقه ی خوبی توی انتخاب ندارند درست با کسایی قصد هم قدم شدن می کنند که حسرت یک لحظه داشتن در وجودشون حک شده ولی طرف انقدر نگاهش با غرور و مکنت درگیر شده که اصلا زبونه نگاه دیگری را نمی فهمه چه برسه به این که ...
بیایین یه کاری بکنیم یا یه تصمیمی بگیریم کاری که تا به حال هیچکس نکرده یه فکر تازه مثل اینکه توی صفحه ی وجودمون بنویسیم
من اگر ثروت دارم از این به بعد بر رفتار زننده ام قفل متانت بر گفتار حسرت انگیزم قفل رعایت بر ظاهر فریبنده ام قفل احتیاط را می کوبم
حالا نخواستی یا مخالف بودی قبولو نکنیا من این متن را برای اوانایی نوشتم که هنوز اون ته مها ی روحشون یه نور انسانیتی وجود داره که خاموش نشده تصمیم با خودت
برچسبها: تصمیم با خودت