یه کمی خودمون با خودمون
یه وقتایی باید خصلت های بد و خوب انسانی رو طوری نشون بدیم که بعضیا عاقبتشو بفهمند
این روزا همه جا پر شده از رقابت , نرسیدن , زمین زدن , من بهترم , من قویترم , من قلدر ترم
جای عشق و مهربونی کجاست ؟
برای پاک کردن قلبهای سیاه شده از نفرت باید یه کاری کرد
وقتی من از عشق می نویسم هیچکس نمیگه دلمون برای روز ها ولحظه های دوست داشتن تنگ شده
ولی وقتی از نفرت , حسادت ؛ دوست نداشتن می نویسم
تعداد زیادی پیام دریافت می کنم که چرا اینطوری می نویسم
حالا فحش ها هیچی اصلا برام مهم نیست
ولی انتقاد مودبانه رو با جون و دل قبول می کنم
بحث توهین با کاری که من دارم انجام میدم دو تا دنیای متفاوته
کاش یاد بگیریم با انتقاد هم باعث رشد دیگران بشیم
انتقاد از روی کینه و حسادت فقط باعث میشه خیلیا از جامعه دور بشن
یادمه یه نفر به من شب عاشورا گفت
اگه بهت بگن امشب یکی از خواسته هات براورده میشه چی می خوای؟
گفتم
آزادی امیر حسین مقصود لو
گفت چرا ؟ تو که از طرفداراش نیستی
گفتم آره نیستم
ولی خیلی خوب معنی تنهایی و نادیده گرفته شدن رو می فهمم
اون رفت توی تموم دنیا فریاد زد و گفت
آهای من تنهام , هنر من در سرزمینم دیده نمیشه کسی بهم بها نمیده
آدمای شیطان صفت هم که دنبال بهانند ازش سوء استفاده کردند
به حرفش گوش دادن اما به مسیر اشتباه کشوندنش
وقتی توی مسیر نویسنده شدنم به هر دری زدم پول نداشتم حامی نداشتم
خیلی عذاب کشیدم
اگه ذره ای برای استعداد های آدمای سرزمینمون ارزش قائل بودیم
هیچ شیطان صفتی جرات نمی کرد
با شرایط عالی استعداد های سرزمین ما را به سمت خودش بکشونِ
کاش بین این همه اداره و سازمان
یه سازمان تاسیس بشه برای حمایت استعداد های بی نظیر از صفر تا صد قدم به قدم باهاشون بره جلو
تا موفقیت
وام های سنگین با ضامن هایی که هیچوقت پیدا نمیشه فایده ای نداره باید استعداد های فراری رو به سرزمینمون برگردونیم کمی تامل