عشق ماندگار  

آثارم را در این دفتر آذین بسته ام تقدیم به نگاههای بی منت و گرانبها ی شما

دنیای خنده وانه های الکی - مرکز درمانی


در مورد اتفاقات روزمرگی همیشه نوشتن کار آسونی نیست
ولی سعی می کنم گاهی براتون بنویسم
وقتی پرستار اون مرکز درمانی که بهش مراجعه کرده بودم
برخورد بسیار بدی با من داشت
وقتی نمیدونست با یک فرد بی نگاه در شرایط موجود چطوری باید رفتار کرد
فقط به این فکر می کردم که
کاش اصفهان زیبای من یک مرکز درمانی متناسب با شرایط بی نگاهان داشت
یعنی چنین مرکزی به خاطر فرهنگ سنتی و افکاری که در بین اکثر مردم وجود داره
بسیار لازمه
از دوستان بی نگاهم بسیار پرسیدم
و همگی در این نظر توافق داشتند که شهر ما
به یک مرکز درمانی مستقل نیازمنده
وقتی برخورد بد اون فردُ دیدم
به یاد حرف دوستانم افتادم
که همگی می گفتند
چقدر براشون سخته که در یک مرکز درمانی با افرادی روبرو میشن
که هیچ اطلاعی از نحوه رسیدگی و برخورد با بی نگاهان ندارند
سخته ولی کاش بفهمید چی میگم
یعنی به قدری بی اطلاع بود که تعجب کردم

با عصبانیت سرم داد می کشید

هر کسی جای من بود حتما واکنشی نشون می داد

ولی من میگم عدم آگاهی بدترین جهل دنیاست

تا دنیای خنده وانه های الکی بعدی , مواظب

آرامش دلهاتون باشید

+ نوشته شده در  بیست و دوم آبان ۱۴۰۱ساعت ۹ ب.ظ  توسط پرستو ی مهاجر   |