عشق ماندگار  

آثارم را در این دفتر آذین بسته ام تقدیم به نگاههای بی منت و گرانبها ی شما

مسافر من


هر سال این روزا و همین لحظه ها
خبر رسانان عشق خبر میدن عازم سفری
دوباره فاصله پشت فاصله
آخه اون طرفِ شهر رویا ها چی داره
که هنوز نتونستم پابندت کنم ؟
بگو دنیای آدمای اونجا از دنیای دل من زیباتره ؟
هر سال شبِ سال نو میلادی
تا صبح به حال دستایی که دوره لیلای دیگری حلقه شده
لبخندایی که نسیب رهگذر دیگری شده اشک می ریزم
و آدمهای اطرافم فکر می کنند
دوباره دست به دامان مسیح دیگری شده ام
برای تو شیرین ترین لحظه هاست
اما بی وفای من
وقتی ساعت دوازدهمین ضربه ی خود را بر صفحه ی زمان می کوبد
ریسمان دل من پاره می شود
به خاطره حسادتم نیست
به خاطره آدمیه که یک بار دیگر فاصله شده بینمون
چمدون سفرتو بستی ؟
باور کن هر قدمت به سوی رفتن ضربان قلبم را به چالش می کشد
و در گوشم فریاد می زند
رفت , تو رو به خدا دیگه فراموشش کن
کاش میدونستی
من یه عمره
خوابم برده روی شونه ی عاشق تو

دانلود فایل با لینک مستقیم

+ نوشته شده در  ششم آبان ۱۴۰۱ساعت ۲ ب.ظ  توسط پرستو ی مهاجر   |